چگونه با پدر و مادر رفتار کنیم که هم خدا را راضی کرده باشیم، هم پدر و مادر را راضی کرده باشیم و هم بوظیفه شرعی و إلهی خود عمل کرده باشیم .
روایات و آیات فراوانی در قرآن نسبت به این مطلب وجود دارد؛ که نوع و شکل و روش رفتار با پدر و مادر را در فرزند مشخص و بیان می کند، گوشه هایی از آنچه که به صورت فشرده و کوتاه می شود بیان کرد، را عرض می کنیم و إن شاء الله به کتبی إرجاع می دهیم که مفصلاً در این زمینه ها بحث کرده اند.
محبت به پدر و مادر، خوش رفتاری و توجه به آنها از واجبات شرع مقدس است، نه در زمره مستحبات، بلکه در زمره واجبات است، واجب است بر هر فرزندی که به پدر و مادر خود محبت کند. این وجوب، شرح و تفصیلی دارد اما خلاصه اش این است که به پدر و مادر باید خوش رفتاری کرد و این خوش رفتاری واجب است، ولو اینکه پدر و مادر فاجر باشند و نعوذ بالله خطاکار باشند. اگر خوب باشند، وظیفه ما خوبی کردن به آنهاست، اگر هم نعوذ بالله، خطارکار باشند، وظیفه ما خوبی کردن به آنهاست، اگر زنده باشند بر ما واجب است که به آنها محبت کنیم، اگر مُرده باشند بر ما واجب است که برای آنها خیرات و دعا کنیم. گاهی این سؤال مطرح می شود؛ چطور می شود به پدر و مادر مُرده خوبی کرد ؟ راهش را در کتب مختلف بیان کردند، طلب خیر، رحمت و مغفرت برای آنها که بعداً هم إشاره ای به آن خواهیم کرد. و همه اعمال و رفتار خوب و بد ما در زندگی بعد از مرگ آنها تأثیرگذار است، یعنی اگر بنده عمل خوبی انجام بدهم، پدر و مادرم منافعش را می برند و اگر عمل بدی را انجام بدهم، سختی و نگرانی و ناراحتی اش را باید تحمل بکنند؛ پس پدر و مادر چه زنده باشند و چه مُرده، باید به آنها محبّت کرد.
موافق باشند یا مخالف باشند یا حتی کافر باشند، اگر نعوذ بالله پدر و مادری کافر هم بود، فرزند، حقّ بد رفتاری و خشونت با آنها را ندارد.
کسانی که تمایل دارند که دارای عمری طولانی باشند، یکی از راه هایی که انسان را به سوی عمر طولانی سوق می دهد، محبت کردن به پدر و مادر است، خوشرفتاری کردن، و به نیک رفتار کردن با پدر و مادر، عمر را طولانی می کند. البته در روایات ما إشاره به موارد دیگری هم شده است. مثلاً صله رحم هم عمر را طولانی می کند، محبت به همسایه و اطرافیان هم عمر را طولانی می کند، اما نسبت به پدر و مادر سفارش بیشتری شده است .
محبّت به پدر و مادر، حساب روز قیامت را آسان می کند، عبور از پل صراط را؛ و در شب اول قبر، ملک الموت خنده می زند به روی کسی که پدر و مادر او از او راضی باشند و به پدر و مادر خودش بخندد، اگر نگاه محبت آمیزی به پدر و مادر کنیم، به روی آنها بخندیم، دست آنها را ببوسیم و در برابر آنها، متواضع باشیم، ملک الموت هم در قبر به روی ما لبخند می زند و اگر ترشرو باشیم؛ و یا در پدر و مادرمان نگرانی إیجاد کنیم، در قبر ملک الموت به ما رویش را ترش خواهند کرد و همچنین است رفتار نکیر و مُنکر .
لذا محبت کردن با زبان، محبّت کردن با چشم، با نگاه های ملاطفت آمیز، محبّت کردن با آنچه که آنها می پسندند و آنچه که آنها به آن علاقه و عشق می ورزند، وظیفه هر فرزندی است؛ وقتی که ما به آنها با روی خوش و باز، نگاه می کنیم، آنها در حق ما دعا می کنند و این دعا مؤثر است، و مستجاب است، دعای پدر و مادر در حق فرزند، به إجابت می رسد .
در سخنی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) که مرحوم مامقانی در سراج الشیعه نقل می کند؛ این چنین امده است؛ که فردای قیامت وقتی بعضی نعمت ها را به بندگان عنایت می کنند و بعضی از ألطاف إلهی شامل آنها می شود، تعجّب می کنند و می گویند: این ها از کجا ؟ چرا این همه نعمت و توجه به من شده است ؟ خطاب می رسد : این ها نتیجه محبّت هایی است که به پدر و مادرت کردی و دعاهایی که آنها در حق شما کردند .
خُب حالا بحث در این است که چگونه ما باید با آنها برخورد بکنیم که آنها را از خودمان خوشحال کنیم ؟ آنچه که از روایات برداشت می شود، این است که در مرحله اول؛ معاشرت و مُصاحبت با ایشان را به نحو أحسن انجام بدهیم . در نشست و برخاست ها، در سلام و علیک ها، در أحوالپرسی ها، در ادب گفتاری و زبانی، در نوع سخن گفتن با آنها، مراعات هایی که لازم است، باید رعایت شود؛ تا این معاشرت و مصاحبت برای آنها خوشایند باشد. نگذاریم که اگر نیازی به ما دارند و چیزی لازم دارند، آنها از ما سؤال کنند؛ تا ما برای آنها تهیه کنیم. نباید کار به آنجایی برسد که از فرزند خودش سؤال بکند و فرزند خواسته او را برآورده کند. قبل از اینکه پدر و مادر درخواست کنند، (درصورتی که علم داریم که چه چیزی نیاز دارند) باید نیازشان برآورده بشود. إجازه سؤال کردن را به آنها ندهیم و قبل از سؤال کردنشان، رفع مشکل کنیم.
ابرو در هم نکشیم. آنها را نعوذ بالله با أخم و ترشرویی و نگرانی پاسخ ندهیم. از آنها طلب و خواسته ای نداشته باشیم و در خواسته های آنها ترشرویی نکنیم؛ حتّی در شرایط شرع مقدّس آمده است که اگر خدای ناکرده پدر و مادر، فرزندشان را زدند، آنها را منع نکند و مانع زدن آنها نشود. و در صورتی که این اتفاق افتاد، جواب او این باشد : غَفَرَ الله لَکُمَا؛ خداوند شما را بیامرزد. با نگاه ذلت (نعوذ بالله) هیچگاه به پدر و مادر نگاه نکند؛ با نگاه خواری و پستی به آنها نگذرد.
فرزند، صدایش را در برابر صدای آنها بلند نکند؛ بلند تر از آنها سخن نگوید؛ با لحن بد و با فریاد از آنها چیزی را نخواهد و به آنها چیزی را نگوید. دستش را بلند تر از دست ایشان نکند؛ جلوتر از ایشان راه نرود، بعضی از آداب خوب اسلامی را از ما گرفتند، یعنی این که می گویند : فرهنگ ما را، فرهنگ دینی ما را دچار مشکل کردند و مورد شبیخون فرهنگی، قرار گرفتیم؛ یکی از معانی اش همین است که بعضی از آداب و رسوم اسلامی و دینی ما را از ما بگیرند؛ بعضی از جملات، بعضی از کلمات، اینکه پدر و مادر را محترمانه صدا می زنند، زن و شوهر را محترمانه صدا می زدند، فرزند را محترمانه صدا می زدند، بگویند : این جور صحبت ها خودمانی نیستند، خودمانی با هم صحبت کنیم و به خاطر این خودمانی بودن، آنوقت بعضی از آداب و رسوم و فرهنگ أصیل ما را به غارت و زیر سؤال ببرند.
علی أیّ حال، صدا را بلند نکند، زودتر از آنها راه نرود، یعنی جلویشان حرکت نکند، پیش رویشان راه نرود، پشتش را به ایشان نکند، اگر جایی نشسته، سعی کند که پشتش به سمت پدر و مادرش نباشد؛ یا پدر و مادر پشت سر او قرار نگیرند، در صندلیها، در سالنها، اتوبوس، وسیله نقلیه، حواسمان جمع باشد؛ مگر جایی که إجباری در کار باشد، مثل زمانی که راننده پشت فرمان نشسته و چاره ای جز این نیست که آن هم با عذرخواهی و با پوزش از پدر و مادر و بزرگترها؛ بایستی کمال ادب مراعات شود .
درخوراک و پوشاک، آنچه که در توان دارد، از آنها مضایقه نکند. آنها واجب النفقه هستند، نفقه پدر و مادر بر فرزند واجب است و این نفقه نباید تعطیل شود، مخصوصاً که حتّی الإمکان آنها را بر خودش ترجیح بدهد و اگر خودش به شیئی یا چیزی یا خوراکی نیاز دارد، یا به پوشاکی نیاز دارد، از آن استفاده نکند و إجازه بدهد که پدر و مادر از آن استفاده کند؛ کما اینکه در دوران کودکی برعکس این عمل شده است، پدر و مادر خیلی از چیزها را خودشان إستفاده نکردند؛ اما در إختیار فرزندانشان قرار دادند .
وقتی که آنها را می بیند، تعظیم شان کند. از دیدنشان خوشحال شود و إظهار خوشحالی کند؛ إظهار سرور کند، ادب کند، دست آنها را ببوسد، در برابر آنها دست به سینه بایستد، بگونه ای که تفاوتی بین فرزند و پدر و مادر ایجاد شود یعنی منِ نگاه کننده و منِ بیننده؛ ببینم که این فرزند است و او پدر، این فرزندست و او مادر. تعظیم و إحترام آنها به گونه ای باشد؛ که این تفاوت را بیننده مشاهده کند .
وقتی که به تعبیری دوران کهولت را سپری می کنند و توان و قدرت آنها کم شده است، حتی در روایت دارد که آنها را به دوش بکشید، زیر بغل آنها را بگیرید، به ایشان در قضای حوائجشان و در رفع گرفتاریها و مشکلات، کمک کند، لقمه در دهانشان بگذارد، غذا را برای آنها آماده و مهیا کند، و مواردی که آنها را به تعبیری خوشحال می کند و مایه مسرّت آنها را إیجاد می کند؛ حتی در توصیه های دینی ما دارد که به أقوام پدر و مادر محبّت کنید، پدرِ پدر، مادرِ مادر، خواهر پدر و مادر، برادر پدر و مادر که عموها، خاله ها، عمه ها، دایی ها هستند، این ها را به خاطر پدر و مادر احترام کنید و باعث خوشحالی پدر و مادر با احترام کردن آنها شوید چون پدر و مادر، زمانی که فرزندانشان به اقوام و أقارب آنها احترام بگذارند، خوشحال می شوند، حالا بگذریم از اینکه بحث صله رحم هم هست و در صله رحم هم تأثیرگذار است؛ اما به طور طبیعی این حق را انجام بدهند .
اما باید به پدر و مادر ها در صورتی که از دنیا رفته اند؛ توجه داشت، اینجا بحثمان به این مطلب می رسد که اگر پدر و مادری از دنیا رفته و قرض دارد، قرضش را فرزند باید أدا کند و نگذارد که او در قبر ناراحتِ قرضش باشد؛ برای پدر و مادر، طلب إستغفار، و طلب آمرزش کند؛ نماز و روزه هایی را که آنها بجا نیاورده، فرزندانشان بجا بیاورند؛ حجّی اگر بجا نیاوردند، حتماً فرزندان از طرف ایشان انجام بدهند.
به امام سجاد (علیه السلام) عرض کردند : شما بزرگوارید، إمامید، اما ما هیچ وقت ندیدیم که با والدیتان غذا بخورید، و چیزی میل کنید ؟ فرمودند : می ترسم در حال غذا خوردن، دستم برسد به غذایی یا غذایی را از روی سفره بردارم که مادر من همان غذا را دوست داشته و می خواسته بردارد؛ لذا به خاطر اینکه این بی احترامی را انجام نداده باشم، جدا کردن سفره یا به إنتظار نشستن که پدر و مادر غذایشان را بخورند و بعد ما غذا بخوریم، از آداب و سنن دینی و الهی است.
ملاطفت کردن، محبت کردن، فرزندان را وادار کردن به محبت به آنها، عباراتی که در عرف هر منطقه ای، عبارات ادبی گفته می شود؛ مثل اینکه در عرب (بأبی أنت و أمّی) گفته می شود؛ عباراتی از این قبل بکار می رفته است، حالا در عبارات فارسی ما، همان عباراتی را که خود ما داریم مثل فدات بشوم، قربانت بشوم، مخلصتان و نوکرتان هستم، عباراتی را که در مورد دیگران بکار می بریم، در مورد پدر و مادر و محبّت به آنها زیاد بکار ببریم؛ مرتب از آنها احوال پرسی بکنیم، هیچ وقت در زمان طولانی از آنها بی خبر نباشیم؛ پدر و مادر چشم انتظار دیدار فرزند هستند؛ بهانه های مختلف، کارهای روزمره، ما را وادار نکند که فاصله از این دو گل عزیز زندگی ایجاد کنیم .
در اینجا به روایتی إشاره می کنیم که بسیار عجیب است :
0 دیدگاه